2 novembre 2011
آبان
سرم دوباره درد می کند و باز راه که می روم زمین زیر پایم موج بر می دارد. اما غر نزنم. این روزها که می گذرد دیگر حوصله جادو هم ندارم. یعنی باز لحظاتی هست که با خودم می گویم می شود که به معجزه امید داشت و در نهایت این گره کور باز می شود، و بعد سراسر آبشار...