31 mai 2013
خرداد تلخ
خواب می بینم در یک خانه ام کنار دریا. وقتی از پنجره طبقه بالا بیرون را نگاه می کنم. دیگر آب تا کمی پایین تر از پنجره رسیده. می روم روی شیروانی و آب را نگاه می کنم. ایستاده است آنجا و دارد مثل من آب را نگاه می کند. می پرم توی آب و کمی شنا می کنم. باز برگشته...